کارآفرینی اجتماعی در جامعه مدرن، یک شکل نوعدوستانه از کارآفرینی را ارائه میدهد که بر فوایدی که جامعه میتواند به آن دست یابد، تمرکز دارد. به بیان ساده، کارآفرینی زمانی به یک تلاش اجتماعی تبدیل میشود که سرمایه اجتماعی را به شیوهای که جامعه تحت تأثیر قرار گیرد، تغییر دهد زیرا موفقیت کارآفرینی اجتماعی بستگی به بسیاری از عوامل مرتبط با تأثیر اجتماعی دارد که در اولویتبندی شرکتهای تجاری سنتی قرار ندارد.
کسب یک درک بزرگتر از اینکه چگونه یک مسئله به جامعه مربوط میشود به کارآفرینان اجتماعی اجازه میدهد تا راهحلهای نوآورانهای ابداع کرده و منابع موجود را بسیج کنند تا بر جامعه جهانی بزرگتر تأثیر بگذارند. برخلاف کسبوکارهای شرکتهای سنتی، فعالیتهای اقتصادی کارآفرینی اجتماعی بر به حداکثر رساندن رضایت اجتماعی متمرکز است تا به حداکثر رساندن سود خود.
برای تعریف واضحتر ازآنچه کارآفرینی اجتماعی را شامل میشود، لازم است کارکرد کارآفرینی اجتماعی را جدا از سایر بخشهای داوطلبانه و فعالیتهای خیریه گرا و تعیین مرزهایی که کارآفرینان اجتماعی در آن فعالیت میکنند، تعیین کنند. برای اینکه بدانیم کارآفرینی اجتماعی چیست، بهتر است بدانیم کارآفرینی اجتماعی چه چیزی نیست!!!
کارآفرینی اجتماعی به معنای برپایی خیریه نیست.
مفهوم کارآفرینی اجتماعی نباید با خیریه اشتباه گرفته شود. در خیریه بیشتر روی نیت خیر و شفقت افراد تاکید میشود در صورتیکه بنای کارآفرینی اجتماعی بر چیز دیگری واقع شده است. کارآفرینی اجتماعی تداعیکننده چیزی بیش از نیت خیر دست اندرکاران آن بوده و صرفاً به خاطر دلسوزی و شفقت نیست، بلکه کارآفرین اجتماعی تمایل به تغییر اجتماعی دارد.
کارآفرینی اجتماعی کمتر به کمکهای خیریه وابسته است و تلاش میکند برنامههای اجرایی خود را به نحوی طراحی کند که به خودی خود نتیجه بدهند. یک کارآفرین اجتماعی میتواند بدون هیچ درآمدی کار کند اما هدف از این کار این است که با فروش یک محصول یا ارائهی یک خدمت به ثبات مالی برسد.
کارآفرینی اجتماعی حتماً نباید یک موسسهی غیر انتفاعی باشد.
هیچ قانونی وجود ندارد که نشان دهد کارآفرینی اجتماعی باید یک موسسه غیر انتفاعی باشد. علت اینکه یک کارآفرین اجتماعی به سراغ شرکت های غیر انتفاعی میرود این است که حمایتی از طرف دولت دریافت نمیکند یا اینکه در نظر دارد موسسهی خود را به صورت خصوصی اداره کند.
انتفاعی بودن یا نبودن یک موسسه کارآفرینی خیلی هم مهم نیست. هدف این است که تغییرات کاربردی و موثری در سطح جامعه ایجاد شود.
کارآفرینی اجتماعی ضد به دست آوردن پول نیست.
کارآفرینان اجتماعی هیج مشکلی با کسب درآمد ندارند. ما فقط معتقدیم باید کارمان را به بهترین شکل ممکن انجام دهیم. هدف اصلی تشکیل سازمانهای بازرگانی عموماً سود است اما سازمانهای کارآفرینی بنا به ضرورتهای اجتماعی تاسیس میشوند و سود نمیتواند انگیزه ای برای تشکیل آنان باشد. اما هر شرکتی برای ادامهی فعالیت های خود نیازمند به پول است.
کارآفرینی اجتماعی بهتر یا بدتر از همتای سودآور خود نیست.
تفاوت اصلی بین کارآفرین تجاری و کارآفرین اجتماعی در نحوهی ارزش گذاری نهفته است. برای یک کارآفرین موضوع ارزش در جهت خدمت به بازار پیش بینی و سازماندهی میشود. بنابراین فکر نکنید که کارآفرینی اجتماعی بهتر یا بدتر از همتای خود است.
کارآفرینی اجتماعی یک جریان زودگذر یا یک اختراع نیست.
استفاده از ابزار کارآفرینی و نوآوری برای ایجاد تاثیر اجتماعی به اندازه تئوری کنفوسیوس و بودا قدمت دارند. تنها تغییری که وجود دارد این است که با وجود پیشرفت های امروزی و افزایش آگاهی مردم استفاده از این نوع کارآفرینی افزایش یافته است.
کارآفرین اجتماعی بودن فقط مختص جوانها نیست.
اصطلاح کارآفرین اجتماعی تنها ۱۰-۲۰ سال است که رواج پیدا کرده اما مثالهای کارآفرینی اجتماعی سابقهای طولانیتر دارد. فلورانس نایتینگل، موسس اولین مدرسهی پرستاری یا جبار باعچهبان موسس اولین مدرسه ناشنوایان در ایران نمونهای از همین مثالها هستند.
بیل درایتون به عنوان پدر علم کارآفرینی اجتماعی در تعریفی جامع کارآفرین اجتماعی را اینگونه توصیف میکند:
«کارآفرین اجتماعی کسی نیست که به دیگران ماهی بدهد؛ او حتی کسی نیست که به دیگران ماهیگیری یاد بدهد؛ کارآفرین اجتماعی از پای نمینشیند تا انقلابی در صنعت ماهیگیری ایجاد کند.»
کار يک کارآفرين اجتماعی اين است که تشخيص بدهد چه زمانی بخشی از جامعه دچار گرفتاری شده است و شيوههايی تازهای برای رفع معضل فراهم کند.
کارآفرینی اجتماعی به معنای به عهده داشتن مسئولیت اجتماعی یک شرکت نیست.
مسئولیت اجتماعی یک شرکت به این معنی است که این شرکت باید علاوه بر توجه به میزان سودآوری خود، از آثار سوء اجتماعی و زیست محیطی فعالیتهای خود جلوگیری کند. همانطور که متوجه شدید این تعریف با چیزی که برای کارآفرینی اجتماعی بیان میشود، تفاوت دارد.
کارآفرینی اجتماعی لزوماً به سازمانهای غیر انتفاعی مرتبط نیست.
این تصور که کارآفرینی اجتماعی با کسب و کار های غیر انتفاعی و خیریه هم معنی است، اشتباه است. همانند هر تاجر دیگری یک کارآفرین اجتماعی نیز از تمامی ابزارها و منابع در دسترس خود برای رسیدن به هدف استفاده میکند.
در کارآفرینی اجتماعی قائل شدن تمایز بین سازمانهای انتفاعی و غیر انتفاعی کار آسانی نیست. نگاه به طیف وسیع کاربرد کارآفرینی اجتماعی نیز تمایز میان بخشهای عمومی، خصوصی و غیر انتفاعی را کم اهمیت نشان می دهد.
کارآفرینی اجتماعی به معنی فعالیت در شبکه های اجتماعی نیست.
رایجترین سوتفاهمی که برای کارآفرینی اجتماعی پیش میآید این است که آن را با فعالیت در شبکههای اجتماعی اشتباه میگیرند! شبکههای اجتماعی پلتفرمی را به وجود میآورند که کابران زودتر به اهداف اجتماعی خود دست پیدا کنند اما این رسانههای دیجیتال صریحاً برای این منظور ایجاد نشدهاند.
درست است که از شبکههای اجتماعی میتوان در راستای بهبود کارآفرینی اجتماعی استفاده کرد اما میان این دو مفهوم، تفاوت های بسیاری وجود دارد. کارآفرینی اجتماعی قصد دارد تا مشکلات جهان را با استفاده از نوآوری و خلاقیت حل نماید و این تعریف با استراتژی های مورد استفاده در شبکههای اجتماعی متفاوت است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.